آینه جادو

آینه جادو
در آینه رسانه

۵ مطلب با موضوع «بخش تخصصی :: جشنواره ها (و یا مراسم)» ثبت شده است

بخش بین‌الملل جشنواره مردمی فیلم عمار در پی حوادث این روزها در غزه فراخوان ویژه‌ای را برای فیلم‌سازان بین‌المللی اعلام کرد.

 

به گزارش خبرگزاری فارس بخش بین‌الملل جشنواره مردمی فیلم عمار در پی حوادث این روزها در غزه فراخوان ویژه‌ای را برای فیلم‌سازان بین‌المللی اعلام کرد.

بنابر این گزارش در این فراخوان با اشاره به مختصات نوار غزه و کشتار بی‌گناهان در غزه اعم از زن و کودک و پیر و جوان و فجایع رخ داده در این سرزمین و حمله به مردم بی‌دفاع غزه در مساجد، بیمارستان‌ها، مدارس و خانه‌ها آمده است: آنها همچنین از آب و دارو و غذا و برق محروم هستند اما هنوز کشورهایی که مدعی حقوق بشر هستند در سکوت محض قرار دارند و چه بسا چون آمریکا، انگلیس و فرانسه از اسرائیل حمایت کامل می‌کنند واینک که سازمان‌ها و کشورها سکوت کرده‌اند چه کسی از آین مظلومان حمایت می‌کند؟

در ادامه این فراخوان آمده است: مسلما دولت‌ها حمایت نخواهند کرد بلکه این ملت‌ها هستند که باید اقدام کنند و اینک زمان ایفای نقش ملت‌هاست که حمایت خود از کودکان غزه را بیان کنند و وقت آن است که حامیان حقیقی حقوق بشر اقدام کرده و به آنها بگویند که تنها نیستند و به سازمان‌های بین‌المللی بگویند که انسانیت فراموش نشده است بلکه انسانیت در قلب هر فردی است که به دنبال آزادگی نه در لابی‌های سیاسی است.

در فراخوان ویژه بخش بین‌الملل جشنواره عمار آمده است: برای همین جشنواره مردمی فیلم عمار برنامه یک فراخوان ویژه برای فیلمسازان و هنرمندان و همه مردم جهان در هر گوشه از دنیا را اعلام می‌کند تا همه با کار هنری خود همبستگی‌شان را با مردم غزه بیان کنند.

بنابر این گزارش فیلم درباره مردم غزه، تظاهرات‌ها و راهپیمایی‌ها در حمایت از آنان، کمپین‌های حمایتی و خشونت‌های اسرائیلی‌ها مورد پذیرش است و هر کار مربوط در هر قالب مستند کوتاه و بلند، کلیپ، موزیک ویدئو و آلبوم تصویری و هر گونه فعالیت که موجب شود جهانیان مظلومیت مردم غزه و وحشی‌گری اسرائیل را درک کند مورد پذیرش است.

بخش بین‌الملل جشنواره مردمی فیلم عمار اعلام کرده است که پایان آگوست(اوایل شهریور) پایان مهلت ارسال آثار است.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۴۷

به مناسبت این روزها و مراسم اسکار، به بازنشر خاطره ای منتشره شده از مجید مجیدی کارگردان فیلم "بچه های آسمان" می پردازیم؛ متنی که در آن به اسکار از دریچه یک کارگردان ایرانی نگاه می کند؛ کارگردانی که در میان آن همه زرق و برق اصالت خود را فراموش نمی کند و نگاهش نگاه مرسوم خیلی ها به اسکار نیست!

در ادامه بخشی از صحبت های مجیدی را در خصوص این اتفاق سالیانه خواهیم دید:

ما دو سفر به آمریکا داشتیم: یکی سفر مقدماتی «بچه‌های آسمان» بود و دیگری سفر برای حضور در اسکار. سفر اول 21 دی‌ماه 77 بود که «میراماکس» برای اکران عمومی «بچه‌های آسمان» تدابیری را اتخاذ کرد تا در آنجا حضور داشته باشیم و در مصاحبه‌های مطبوعاتی شرکت کنیم. طبق آمارهایی که برای حضور فیلم‌های خارجی در اسکار وجود دارد. رقابت سختی بین فیلم‌های شرکت کننده در بخش خارجی اسکار حس می‌شود و این باعث شده بود که میراماکس نسبت به حضور «بچه‌های آسمان» در اسکار امیدوار نباشد.

 

اینها را مجیدی در نشست خبری سال 78 و بعد از بازگشت از مراسم اسکار در خانه سینما به اهالی مطبوعات گفت و ادامه داد: مطبوعات نیز در فهرست خود از 15 فیلم مطرح خارجی نام می‌بردند و در آنها اسمی از «بچه‌های آسمان» نیامده بود. در این سفر ما به 6 ایالت آمریکا سفر کردیم. روز اول در نیویورک که جمعی از هم وطنان عزیزمان نیز بودند. ما در جمع مردم آمریکا و منتقدین حاضر شدیم. نمی‌دانم چرا آنجا فضا نامانوس بود. محل اکران «بچه‌های آسمان» مجموعه‌ای بود شامل 18 سالن نمایش همراه با مراکز فرهنگی و رفاهی. وقتی وارد پاساژ شدیم پرده‌های وسیعی را دیدم که به طور مستمر تیزر فیلم‌های آمریکایی را پخش می‌کردند.

 

در آن روزها این تبلیغات به فیلم‌های «سرباز رایان»، «شکسپیر عاشق»، «الیزابت» و ... اختصاص داشت. وقتی وارد این فضا شدم، ترسیدم و فکر کردم که ما و «بچه‌های آسمان» در این مجموعه چه جایگاهی خواهیم داشت. سالن نمایش فیلم‌ «بچه‌های آسمان» سالن بزرگی بود و مدعوین زیادی هم به آن جا آمده بودند. سالن تقریبا پر از جمعیت بود.

 

وقتی برگشتیم نمایش «بچه‌های آسمان» در حال اتمام بود. همچنان فکر می‌کردم که این فیلم در برابر این همه زرق و برق جایگاهش کجاست. هنگامی که داخل سالن شدم و علی را در صحنه‌های پایانی فیلم دیدم که می‌دوید، احساس کردم که چقدر علی در آن فضا نامانوس است. اما دیدم که هیچ‌کس از روی صندلی تکان نخورده است. تماشاچیان پس از پایان فیلم استقبال زیادی کردند اما صحبت‌های رسمی و مصاحبه‌ها از فردای اکران آغاز می‌شد. در جلسات منتقدین در مورد صحنه‌های پایانی فیلم صحبت می‌کردند و می‌گفتند که خیلی تاثیر گذار بوده است. بعد از نمایش فیلم میراماکس تا حد زیادی امیدوار شد که بچه‌های آسمان کاندیدای اسکار شود. نقدهای خوبی هم برای فیلم نوشته شد. «راجرایبرت» از منتقدان تاثیرگذار نقد خوبی برای این فیلم نوشت و در واقع «بچه‌های آسمان» تنها فیلمی بود که او 4 ستاره به آن داد و شرایط را بیش از پیش برای ورود فیلم به اسکار آماده کرد.»

 


روز مراسم اسکار

مجیدی با اشاره به روز مراسم اسکار یادآور شده بود: مثل بقیه مدعوین یک لیموزین به سراغ ما آمد. فکر می‌کنم تقریبا تمام لیموزین‌های لس آنجلس آنجا بودند. تا حدود پنجاه کیلومتر راه‌ها را بسته بودند و فقط اتومبیل‌های اسکار عبور و مرور می‌کردند و عده زیادی از بالای درخت‌ها و جاهای مختلف بادوربین‌هایشان عکس می‌گرفتند و هلی‌کوپترهای متعددی نیز از بالای سرمان عبور می‌کردند.
وقتی به محل ساختمان اسکار نزدیک شدیم ترافیک شدیدی بود، همه به پشت شیشه‌های دودی رنگ لیموزین‌ها می‌زدند و می‌خواستند که شیشه‌ها را پایین بکشیم تا عکس بگیرند. البته ما در دل خودمان می‌گفتیم که خیلی نگران نباشید ما آن ستاره‌های‌هالیوودی نیستیم که شما دنبالشان می‌گردید چون آنها منتظر چهره‌ها وهنرپیشگان بودند! وقتی به ساختمان رسیدیم حدود دو یا سه هزار نفر مراسم اسکار را برنامه‌ریزی می‌کردند در همان جا آقای جیمز کابرن با آقای اسفندیاری سلام و علیک حسابی کرد و آقای اسفندیاری گفت که احتمالا مرا اشتباه گرفته است.
قبل از ورود به داخل ساختمان فضایی وجود داشت حدود دو متر که مملو از خبرنگاران بود. این فضا با کفپوش قرمز و به شکل نعل اسب پوشانده شده بود. هر کس که از آنجا رد می‌شد یک ساعتی در صف بود تا با خبرنگاران و عکاسان برخورد کند. البته گذشتن ما از آنجا بیش‌تر از دو دقیقه طول نکشید و کسی از خبرنگاران ما را تحویل نگرفت و البته ما هم آنها را تحویل نگرفتیم!
داخل سالن فضایی مانند تالار وحدت خودمان بود و من فکر می‌کردم که آیا این همه تعریف از اسکار فقط همین بود؟ در واقع بحث اصلی من از همین جاست. همه هم و غم دست اندرکاران این بود که وجه سینمای ملیشان را به مردم جهان ارائه کنند. در ایران همه نگرانی‌شان این است که طوری برخورد کنند که آبرویشان جلوی وزیر و بزرگان نرود. نگران آن نیستند که این جشنواره یک رویداد مهم برای سینمای ایران است در حالی که تلاش آنها بر این بود که پوشش خبری خوبی داشته باشند.

در سه ردیف اول تمام چهره‌های‌هالیوودی نشسته بودند تا مردم بهتر آنها را ببینند. باز یاد خودمان افتادم که در جشنواره‌هایمان چهار ردیف اول را خالی نگه می‌دارند و به هیچ کس اجازه نشستن نمی‌دهند و تازه تا آخر کار تنها یک ردیف از آن پر می‌شود، آن هم اختصاص به مسئولین دارد که ربطی به سینما ندارند و سه ردیف دیگر خالی می ماند. در مراسم اسکار همه کسانی که حضور داشتند و حتی افرادی که کاندیدا شده بودند برایشان توسط کمپانی‌هایشان بلیت خریداری شده بود. خود نماینده میراماکس که در سالن آمده بود تاکید کرد که بلیت نباید گم شود البته برای افراد ویژه تخفیف وجود داشت و در بازارهای سیاه هم بلیت مراسم اسکار با قیمت خیلی بالا فروخته می‌شد.



مجیدی در بخش دیگری از این نشست درباره‌ی نظر سینماگران خارجی در باره «بچه‌های آسمان» گفته بود: « بنینی» به شدت عاشق «بچه‌های آسمان» بود و خیلی تعریف و اظهار خوشحالی می‌کرد. « والتر سالس» کارگردان برزیلی فیلم «ایستگاه مرکزی» نیز روحیه‌ای بسیار ایرانی داشت و عاشق و شیدای «بچه‌های آسمان» شده بود و می‌گفت: «کاش من به جای شما این فیلم را ساخته بودم.» از ویژگی‌های بارز این آدم آن بود که حتی با وجود حضور تعداد زیادی از عواملش هنرپیشه فیلمش را که به نوعی بچه‌های آسمان برزیل بود در کنارش نشانده بود. این بچه‌ یک واکسی بود که کارگردان برزیلی او را از میان خیابان‌ها پیدا کرده بود. « والتر سالس» در ابتدا اضطراب داشت اما وقتی بنینی اول شد او هم احساس آرامش کرد و به نوعی خستگی از تنش در رفت و گفت: «ما باید فیلم خودمان را بسازیم» راستش من شیفته شخصیت او شده بودم.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۲۱

طالب‌زاده در حاشیه اکران نبرد خاموش در دانشگاه تهران - دوشنبه- 1392/08/06 

دبیر جشنواره بین‌المللی افق‌نو گفت: «دو سازمان دولتی برای برگزاری جشنواره افق نو اعلام آمادگی کردند. با این حال اگر به ما اجازه ندهند، جشنواره را بصورت اینترنتی برگزار می‌کنیم.»

به گزارش خبرنگار سفیرفیلم، عصر امروز مستند «نبرد خاموش» با حضور نادر طالب‌زاده، کارشناس رسانه در سالن دانشکده معدن دانشگاه تهران به نمایش درآمد.


جشنواره افقِ نو، تریبونی برای هنرمندان آزادی‌خواه ضدصهیونیستی

مهدی شیخ‌صراف، مجری کارشناس این برنامه در ابتدا با اشاره به لغو جشنواره هالیوودیسم و افقِ نو، اهمیت این جشنواره را از زبان طالب‌زاده جویا شد. طالب‌زاده دراین‌باره بیان داشت: «در آمریکا بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر، بیداری علنی در میان برخی نخبگان اتفاق افتاد. برخی به افشاگری درباره صحت و سقم این واقعه پرداختند زیرا بعد از این ماجرا بود که جنگ جهانی علیه تروریسم در منطقه توسط آمریکا شروع می‌شود. ما سعی کردیم با دعوت برخی از این نخبگان، تریبونی به آنها برای بیان دیدگاه ضدآمریکایی‌شان بدهیم. زیرا ایران جایی است که آنها می‌توانند حرف بزنند. این جشنواره از این جهت کار جدیدی بود.»

وی خاطرنشان کرد: «مقام معظم رهبری چندین بار گفتند که آمریکایی‌ها منطقی ندارند. آنها مدام می‌گویند ما گمان می‌کنیم که ایران می‌خواهد بمب هسته‌ای بسازد. این بهانه‌گیری‌ها برای یک روز و دو روز نیست، بلکه مدت طولانی‌ای است. لذا آزادی‌خواهان و هنرمندان هالیوودیسم متوجه این موضوع شده‌اند و تمام آنها می‌خواهند منطق نداشته آمریکا را برگردانند.»







عده‌ای که تازه از گَردِ راه رسیده‌اند، می‌گویند این را متوقف کن!

این کارشناس رسانه در ادامه بیان داشت: «در این شرایط و در حالی که می‌دیدیم وزرات‌خانه‌های دیگری چون وزرات‌خارجه و ساکت‌اند، در وزارتِ فرهنگ و ارشاد این ظرفیت درک و استقبال شد. لذا آغاز به کار کردیم.»

طالب‌زاده وضعیت فعلی وزارت ارشاد را مناسب برای ادامه برگزاری جشنواره افقِ نو و هالیوودیسم ندانست و گفت: «آن روز در وزارت ارشاد این جشنواره برگزار می‌شد، چون وزیر ارشاد و معاونت سینمایی اش این قابلیت و ظرفیت را داشتند. اما امروز عده‌ای از گَردِ راه رسیده‌اند و می‌گویند این را متوقف کن! متولیانی بر سر کار هستند که به ما می‌گویند نمی‌خواهند این جشنواره ادامه یابد.»

رسانه‌های خارجی خوب فهمیدند که هالیوودیسم چه چیزی است

دبیر جشنواره بین‌المللی افق‌نو در پاسخ به سوال مجری درباره علت تعطیلی جشنواره افق نو اظهار کرد: «خیلی خوب بود اگر جلو می‌آمدند و شفاف توضیحی می‌دادند، اما این کار را نکردند. از طرفی گفتند ما حامی شما خواهیم بود، از طرفی گفتند باید بررسی کنیم تا ببینیم هالیوودیسم اصلاً چه چیزی هست. اما جالب است رسانه‌های خارجی خوب فهمیدند که هالیوودیسم چه چیزی است. گویا دوستان مسئول یا نمی‌دانند یا نمی‌خواهند بدانند.»

با انتشار خبر لغو افق نو، در تل‌آویو عروسی راه افتاد

وی با اشاره به بازتاب گسترده لغو این جشنواره در رسانه‌های جهان بیان داشت: «وقتی اخبار لغو این جشنواره در رسانه‌ها پیچید، عروسی در تل‌آویو راه افتاد. تمام رسانه‌های صهیونسیتی به تکاپو افتادند که تهران جلوی همایشی ضدصهیونیستی را گرفت. در حالی‌که حقوق مردم ایران ایجاب می‌کند تا ما علیه کمپانی‌هایی که ایران‌هراسی را رواج می‌دهند، در دادگاه‌های جهانی اقامه دعوا کنیم. دولت باید اینجا اقدام کند.»

برگزاری جشنواره افق نو حتی بصورت اینترنتی

این مستندساز درباره ادامه روند برگزاری این جشنواره بیان داشت: «هم اکنون دو سازمان دولتی برای برگزاری همایش افق نو و هالیوودیسم اعلام آمادگی کردند. در هر حال مهم نیست، ما از این مرحله گذشتیم و اگر چنانچه به ما اجازه ندهند، بصورت اینترنتی جشنواره را برگزار می‌کنیم.»

طالب‌زاده با انتقاد از سیاست های دولت افزود: «امروز دولت می‌خواهد به طرف مقابل نشان دهد که امتیازاتی می‌دهد تا بلکه تغییری صورت گیرد، اما ما فکر می‌کنیم این چنین نیست. امروز دادن تریبون به کسانی که به جای ما حرف ما را می‌زنند، امتیاز بزرگی است.»

تقاضای ۶۸ نخبه ضدصهیونیستی اروپایی و آمریکایی برای دیدار با رهبری

دبیر جشنواره بین‌المللی افق‌نو درباره نامه ۶۸ نخبه ضدصهیونیستی اروپایی و آمریکایی به رهبری و تقاضای دیدار با ایشان بیان داشت: «طبق درخواست این افراد در شهریورماه امسال، قرار بود که وقتی این افراد برای حضور در جشنواره به ایران آمدند یک ملاقاتی را با عنوان گروه نخبگان ضدجنگ معترض با رهبری داشته باشند که جشنواره لغو شد. در میان این ۶۸ تن، ۱۲ استاد تمام دانشگاه نیز حضور دارند.»

باید منتظر تغییر نام ۱۳ آبان به روز «جشن تولد آمریکا» باشیم

طالب‌زاده همچنین درباره برداشتن بیلبوردهای تبلیغاتی «صداقت آمریکایی» از سطح شهر عنوان کرد: «این شمایل‌ها و این دست تبلیغات فرهنگی همیشه در این کشور بوده است. متاسفانه دوستان ما در دولت برای گرفتن امتیاز سعی می‌کنند به آمریکا و سیاست های غربی لبخند بزنند. اما به نظر می‌رسد با این روند باید ۱۳ آبان را نیز به روز «جشن تولد آمریکا» تغییر دهیم.»

وی نهایتاً خاطرنشان کرد: «به نظر جواب اینها روشن است. چراکه میسر تاریخ، مسیر روشنی است، بدون آنکه ما بخواهیم روشن کنیم. امروز تنها باید موج بیداری در ملت‌ها را به تصویر کشید. لذا هرچه بیلبورد هم بخواهیم بزنیم یا جدا کنیم تفاوتی در این موضوع ایجاد نمی‌کند.»

در بخش‌های دیگر برنامه، فیلم‌هایی از مواضع ضدامریکایی و ضدامپرالیستی هنرمندانی که در جشنواره افقِ نو و هالیوودیسم شرکت داشتند به نمایش درآمد. در ادامه مستند «نبرد خاموش» برای دانشجویان اکران شد.


گزارش تصویری: اکران مستند نبرد خاموش با حضور طالب‌زاده

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۲ ، ۱۵:۳۲

 

 

 

به نام خالق هستی
 
اسکار امسال نشان داد که آمریکا به آخر خط رسیده....
 
 

سینما از سالها پیش توسط اروپایی ها ابداع شد ودرطول این چند سال به تکامل رسیده، اما پتانسیلی که یک فیلم برای القای مفاهیم و کسب درآمد دارد، استفاده از این ابزار  را در بین نسل امروز متداول کرده؛ بطوریکه کتاب و امثال آن، اثر گذاریش درمقابل سینما مانند قطره ای در مقابل دریا قلمداد می شود وسینما یعنی با یک تیر دو و یا حتی چند نشان را زدن!

 
حالا شما خیل عظیم تبلیغاتی که کمپانی های غربی (بخاطر رسانه ی قدرتمندشان) پیرامون یک فیلم میکنند را به آن اضافه کنید که با جوسازی علیه یا به نفع یک فیلم در دیده شدن آن فیلم در بین مردم دنیا تاثیر قابل توجهی میگذارند. سر اتفاقی که برای فیلم "بچه های آسمان" مجیدی افتاد...
 
هالیوود درطول این چند دهه فیلمهای زیادی دررابطه با ایران ساخته که بررسی آنها خارج از حوصله ی این متن است اما چیزی که مهم است، تفاوت لحن در بیان این فیلمها نسبت به گذشته است.اگر درگذشته فیلم هایی چون "300" و "بدون دخترم هرگز" آشکارا با ایرانی ستیز میکردند، ایرانی ها را مخالف آزای بیان و موجوداتی بی فکر و شهوتران نشان می دادند، امروز اینگونه نیست. هالیوود وارد بازی کثیف تری شده. دوستان عزیز، تا جایی که من در یاد دارم آمریکا برای اهدای جایزه یا معرفی یک فیلم از سیاستمداران خودش مایه نگذاشته!(یا کمتر این کار را کرده) بله، بحث من در مورد "آرگو" اثر بن افلک است! شما تصویر ایرانی در این فیلم را ببینید! (از ایرانیان عذرخواهی میکنم) اما ایرانی در این فیلم مانند یک موجود بی فکر است که فقط با آمریکایی عناد میکند. دقیقا ایرانی میشود موجودات فضاییِ دشمن بشری که در"فیلمنامه آرگو" وجود دارد. (ارجاع به آخرین پلان فیلم)؛ میشود دشمن بشریت!(حالا با یک نماد)؛ که این آمریکاییِ منجی (تونی مندز، جاسوس سیا)، می آید نجات دهنده بشر(6 گروگان آمریکایی) باشد! ببینید مفهوم همان است اما لحن عوض شده!
 
قضایایی تاریخی که اول فیلم بیان میشود به نظر می آید که صحیح است و بیننده فکر میکند با فیلم تاریخی مبتنی بر واقعیت طرف است اما تا آخر فیلم جوری روی مغز بیننده کار میشود که حق را به آمریکایی ها میدهد؛ نه اینکه بعد از این همه چپاول و دخالت آشکار در امور داخلی ایران و سعی در اجرا کودتا و... متهم بشوند. درضمن، فیلم آنقدر ضعف طراحی صحنه و پردازش به شخصیت ها و ضعف در فیلمنامه دارد، آنقدر گاف دارد که از ارزش کارگردانی آن میکاهد و آن را تا اثری متوسط پایین می آورد.
 
اینها نظر شخصی است اما نگاه کنید به نامزدهای دیگر، فیلم بزرگی چون "لینکلن" اثر تاریخی اسپیلبرگ که درمورد رییس جمهور اسبق آمریکاست و علی الظاهر یک بیان کم نقص و دراماتیک از برهه ای از زندگی این رییس جمهور و مبارزه ی او با برده داریست، کمتر مورد توجه قرار گرفته، چون نیاز امروز آمریکا چیز دیگری است! فیلم "سی دقیقه بامداد" کاترین بیگلو که درمورد تروریست و اسامه بن لادن است زمینه ی زیادی برای دیده شدن داشت، همانطور که اثر دیگر او (محفظه رنج) درسال 2009 جایزه اسکار را از آواتارِ سه بعدی برد! بله نیاز 3 سال پیش آمریکا چیز دیگری بود و امسال چیزی دیگر!  حتی بسیاری از  منتقدان مطرح خارجی و داخلی هم  این قضیه را قبول دارند که آرگو "بهترین" فیلم امسال نبود!!
 
به نظر شخصی من از 3 جایزه ای  که به این فیلم دادند (بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین تدوین)؛ تنها تدوین حق این فیلم بود که تعلیق خوبی برای آن ایجاد کرده بود. اما بهترین فیلمنامه "اقتباسی" به نظر بسیار عامدانه می آمد. چرا که برای جایزه فیلمنامه دو بخش درنظر گرفته اند: ارژینال و اقتباسی؛ و دادن جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی به آرگو یعنی تایید آنکه این فیلم اقتباس درست و قابل قبولی و همچنین هنری، از کتاب منبع کرده! (که بازگوکننده وقایع سفارتخانه آمریکا بوده)
 
جهت اطلاعات بیشتر به سایتهای زیر مراجعه کنید و نظر منتقدین خارجی و داخلی و تعداد جوایزی که به دو فیلم "سی دقیقه بامداد"و "آرگو"  دادند را با هم مقایسه کنید:
 
http://www.homandavoodi.com/?p=1615
و...
ااینکه میگویم: "آرگو" اثر بن افلک را دراسکار امسال خوش درخشاندند!!!  بخاطر اینست که آمریکا از همه ی توان رسانه ای ، هنری وسیاسی خود برای نشان دادن روایتش از این ماجرا استفاده کرده؛ جوایز گلدن گلوب ، بفتا، اسکار و چندین مراسم دیگر از طرفی و از طرف دیگر استفاده از همسر رییس جمهوری آمریکا برای اهدای جایزه ای که از قبل انتظارش را میرفت برای حمایت از آرگو به آن داده شود نشانگر اینست که آمریکا نتوانسته ایران را متوقف کند، از هر وسیله ای شده، حتی از حیثیت ریاست جمهوریش (که بالاترین مقام آمریکاست) مایه گذاشته تا جریانی دیگر علیه ایران و ایرانی راه بیاندازد....
 
از این دست اتفاقها خیلی افتاده، ما ناراحت نیستیم از اینکه ما را انسانهای وحشی و قاتل نشان بدهند چون این اولین بارشان نیست، مهم اینست که ما هم کم کاری نکنیم و در اینکه برحق هستیم درست و محکم پافشاری کنیم، همانطور که اینها در ناحق خود راسخند و پافشاری میکنند چرا که : "اِنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً"...

 

 

 

 

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۲ ، ۰۳:۳۳

به نام خدا

موضوعی که چند وقتی رسانه ها و برخی دوستان ما رو به خود مشغول کرده ، رویدادی فرهنگی، با نگاه انقلاب اسلامی به موضوعات بود که در قاب تصویر مباحث را با مخاطبین خود در میان می گذاشت.

جشنواره مردمی فیلم عمار از اون دست کارها ست که بنظرم در سیاست های کلی فرهنگی نظام تحول ایجاد کرد و تونست باز هم فرهنگ ناب را از طریق مردم برای مردم به ارمغان بیاره.

مردمی کردن کار فرهنگی نیازی بود که توجه چندانی در برنامه ریزی های ریز و درشت مسئولین نداشت و گاهی هم این قوانین و بروکراسی اداری ،مانعی بر این موضوع بود.

تهیه نقشه راه ، مدیریت فرهنگی و اولویت بندی از مهم ترین مشخصه های یک دستگاه فرهنگی کارآمد و میشه گفت انقلابی است، که متاسفانه در دستگاه های دولتی کمتر به این امر توجه میشه و در واقع ترجیح می دن خودشون به عنوان راس کار فرهنگی در قالب اجرای طرح ها وارد عمل بشوند.

جشنواره مردمی عمار با مدیریت صحیح توانست ارتباط خوبی بین فیلم ساز و مخاطب با سیاست و رویکرد مشخص(بیداری اسلامی،جنگ نرم،نقد درون گفتمانی و...) ایجاد نماید که این کار با توجه به وسعت کشوری آن با کمترین هزینه به سر انجام رسید.

پر واضح  است که فیلم ساز متعهد و انقلابی ما به دنبال سوژه مناسب و مخاطب می باشد و مخاطب مردمی ما از جنس این نوع فیلم ها حمایت می کند و تنها این حلقه رابط اتصال این دو بخش مغفول مانده، نیاز به برنامه ریزی درست و ... داشت که وجود یک جشنواره مردمی میتواند این قطعه از پازل کار را نیز تکمیل نماید.

موضوع  انتهایی که بنظر مهم می باشد، توجه به دو سوی این ارتباط است .

هدف جشنواره در بخش فیلم ساز حمایت از او و دیده شدن آثار هنرمند در نگاه مخاطب می باشدو

** آن سوی این پل مخاطبی است که متاسفانه با سیاست های اشتباه مجذوب جاذبه های کاذب(۱) آثار سینما و تلویزیون ما گشته .

ما در جشنواره عمار قرار است فیلم‌هایی را پخش کنیم که تا به حال دیده نشدند و با مردمی طرف هستیم که تا به حال فیلم خوب ندیده‌اند این دو محوری است که باید از هر جنبه‌ای تحت مراقبت و توجه باشد.

و یکی از راه کار های این امر را که می توان بدان اشاره کرد،بررسی و انتخاب بومی فیلم ها برای مخاطبین است.

و مطمئن باشیم که فطرت پاک انسانی که با هنر پاک الهی ارتباط دارد به کمک فیلم ساز می آید و آنچه از فیلم او بیان می شود را بر دل مخاطب می نشاند.

جاذبه کاذب:

جاذبه‌های کاذب، جاذبه‌هایی منافی آزادی و اختیار تماشاگر و ممانع او از رشد و تعالی کمال‌طلبانه به سوی حق است. جاذبه‌ی کاذب، جاذبه‌ای است که تماشاگر را سحر میکند و او را از رجوع به فطرت خویش بازمیدارد. هر جاذبه‌ای که عقل بشر را تحت سیطره‌ی خویش بکشاند و تماشاگر را به ورطه‌ی تسلیم در برابر وهم و شهوت و غضب،(ببرد) جاذبه‌ی کاذب است. سوءاستفاده از گرایش‌های شهوی تماشاگر جایز نیست و ترس و وهم و خشم او را نیز تا آنجا باید تحریک کرد که مانع کمال روحانیاش نباشد.             آینه ی جادو - شهید آوینی

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۱ ، ۲۱:۱۷