آینه جادو

آینه جادو
در آینه رسانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رمان» ثبت شده است



نوشتن داستانی که مخاطب، آخرش را می‌داند کار آسانی نیست. و اینجاست که کرمیار با نگاه درست به عاشورا و استفاده از عنصر «رمانس» به خوبی بهره‌گرفته است.


بیش از هر چیز اسم کتاب است که خواننده را مشغول می‌کند؛ ابتدا به ذهن می‌رسد «نامیرا» فقط اسمی هنری است که برای جلب مخاطب انتخاب شده و یا ناشر و نویسنده خواسته‌اند ابهام داستان را زیاد کنند. اما کتاب را که تا انتها بخوانی معلوم می‌شود «نامیرا» ریشه در مفهومی عظیم و دیرینه دارد. مفهومی که  با باورهای ما در رابطه با ماجرای عاشورا و نهضت سرخ حسین و ادامه ی آن در طول تاریخ ارتباط دارد...


«نامیرا» داستانی شخصیت‌محور است؛ رمانی با خرده‌روایت‌هایی از تغییر روش، هدف، آرزو و عاقبت آدم‌ها. این روزگار است که آدم‌ها را در محک انتخاب شدن و انتخاب کردن می‌گذارد و نویسنده‌ی نامیرا فقط تصویرساز صادق این رویدادهاست. نویسنده‌ی کتاب را به سبک رمان‌های کلاسیک با شروعی آرام آغاز می‌کند، تصویرسازی می‌کند، شخصیت‌ها را یک به یک وارد داستان می‌کند، آن‌ها را معرفی می‌کند و با داستان پیش می‌برد. «نامیرا» اسیر اختلاف روایت‌های تاریخی نشده و البته از عقبه‌ی تحقیقی درستی بهره برده است.


نوشتن داستانی که مخاطب، آخرش را می‌داند کار آسانی نیست. و اینجاست که کرمیار با نگاه درست به عاشورا و استفاده از عنصر «رمانس» به خوبی بهره‌گرفته است. دریغ جدی اینجاست که ای کاش سریال «مختارنامه» را بعد از خواندن «نامیرا» می‌دیدیم تا باورمان شود در کوفه‌ای که ۱۸هزار نامه برای امام حسین علیه‌السلام ارسال می‌شود چطور یکباره ورق بر می‌‌گردد و آدم‌هایی که تا دیروز مشتاق استقبال از پسر پیامبر و علی علیهماالسلام بودند، ناگهان با زرق و برق سکه‌های پسر مرجانه پشت او را خالی کردند، سفیرش را ‌کشتند و بزرگان کوفه ناگهان یار قدیمی ابن‌زیاد شدند؟


آن وقت بود که می‌فهمیدیم که آن افرادی که از سردرمداران دعوت امام به کوفه بودند و سعی می‌کرد سپاهی برای امام تهیه کنند، چگونه با یک جلسه نشست و برخاست با والی خناس کوفه یک شبه از دوست به دشمن تبدیل می‌شوند و سعی و همتش را بر این می‌گذارد که مقابل یاران امام حتی اگر از قوم و عشیره شان باشد، بایستند؟


«نامیرا» یک مشخصه‌ی بارز دارد. نامیرا یک دوره‌ی فتنه‌شناسی است برای کسانی که در پی حق هستند و می‌خواهند بدانند که حق و باطل چگونه جابه‌جا می‌شوند که حتی خواص دوران -چه بسا با سابقه بسیار در جهاد با کفار- تردید می‌کند که چرا پسر پیامبر به مقابله با یزید برخاسته است؟


«نامیرا» داستان عاشقانه هم دارد و نویسنده آگاهانه درام و رمانس را در کتابش خوب پرداخته است. «عشق» در نامیرا عشق بازاری نیست ...... که پیوند میان دو شخصیت داستان از سر حب علی و حسین علیهماالسلام است.


در داستان کسانی را می‌بینیم که در لحظه‌های آخر به کاروان امام می‌رسند و البته چه خوش می‌رسند. اینان مدیون یک لحظه محاسبه‌ی درست هستند تا بسوی امام بروند و البته می‌روند و می‌توانند با امام باشند.


داستان «نامیرا» تمامی ندارد اما تو باید تا انتهای کتاب بخوانی تا حس کنی چرا «اَنَس بن‌حارث کاهلی» خیلی قبل‌تر از واقعه‌ی عاشورا در کربلا به انتظار امامش نشسته است. اَنَس این‌قدر افق بلندتری دارد که  به «عبدالله بن‌عمیر» هم هشدار می‌دهد حرامیان و مسلمانان و مشرکان به زودی یکی می‌شوند! و بر بهترین خلق خدا هجوم می‌آورند.


آثار فاخر ادبیات دینی در انتشارات «کتاب نیستان» یک رویکرد ماندگار خواهد بود. جریانی آهسته ولی با چگالی جدی جریان‌سازی در ادبیات انقلاب اسلامی ایران. 


متن بالا از بخش معرفی کتاب، در «سایت رهبری» است که با اندکی تغییر و حذف نام برخی از شخصیت های داستان برای دوستانی که می خواهند از جزئیات داستان مطلع نشوند تا بعداً آن را بخوانند گردآوری شده!

لینک صفحه اصلی متن


بخشی از کتاب نامیرا به انتخاب نویسنده را از ایـــــنجا بخوانید.

(البته اگر میخواهید کتاب را بخوانید پیشنهاد نمی کنم بخشی از کتاب را بخوانید!)

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۴۳