جشنواره مردمی، برای مردم
به نام خدا
موضوعی که چند وقتی رسانه ها و برخی دوستان ما رو به خود مشغول کرده ، رویدادی فرهنگی، با نگاه انقلاب اسلامی به موضوعات بود که در قاب تصویر مباحث را با مخاطبین خود در میان می گذاشت.
جشنواره مردمی فیلم عمار از اون دست کارها ست که بنظرم در سیاست های کلی فرهنگی نظام تحول ایجاد کرد و تونست باز هم فرهنگ ناب را از طریق مردم برای مردم به ارمغان بیاره.
مردمی کردن کار فرهنگی نیازی بود که توجه چندانی در برنامه ریزی های ریز و درشت مسئولین نداشت و گاهی هم این قوانین و بروکراسی اداری ،مانعی بر این موضوع بود.
تهیه نقشه راه ، مدیریت فرهنگی و اولویت بندی از مهم ترین مشخصه های یک دستگاه فرهنگی کارآمد و میشه گفت انقلابی است، که متاسفانه در دستگاه های دولتی کمتر به این امر توجه میشه و در واقع ترجیح می دن خودشون به عنوان راس کار فرهنگی در قالب اجرای طرح ها وارد عمل بشوند.
جشنواره مردمی عمار با مدیریت صحیح توانست ارتباط خوبی بین فیلم ساز و مخاطب با سیاست و رویکرد مشخص(بیداری اسلامی،جنگ نرم،نقد درون گفتمانی و...) ایجاد نماید که این کار با توجه به وسعت کشوری آن با کمترین هزینه به سر انجام رسید.
پر واضح است که فیلم ساز متعهد و انقلابی ما به دنبال سوژه مناسب و مخاطب می باشد و مخاطب مردمی ما از جنس این نوع فیلم ها حمایت می کند و تنها این حلقه رابط اتصال این دو بخش مغفول مانده، نیاز به برنامه ریزی درست و ... داشت که وجود یک جشنواره مردمی میتواند این قطعه از پازل کار را نیز تکمیل نماید.
موضوع انتهایی که بنظر مهم می باشد، توجه به دو سوی این ارتباط است .
هدف جشنواره در بخش فیلم ساز حمایت از او و دیده شدن آثار هنرمند در نگاه مخاطب می باشدو
** آن سوی این پل مخاطبی است که متاسفانه با سیاست های اشتباه مجذوب جاذبه های کاذب(۱) آثار سینما و تلویزیون ما گشته .
ما در جشنواره عمار قرار است فیلمهایی را پخش کنیم که تا به حال دیده نشدند و با مردمی طرف هستیم که تا به حال فیلم خوب ندیدهاند این دو محوری است که باید از هر جنبهای تحت مراقبت و توجه باشد.
و یکی از راه کار های این امر را که می توان بدان اشاره کرد،بررسی و انتخاب بومی فیلم ها برای مخاطبین است.
و مطمئن باشیم که فطرت پاک انسانی که با هنر پاک الهی ارتباط دارد به کمک فیلم ساز می آید و آنچه از فیلم او بیان می شود را بر دل مخاطب می نشاند.
جاذبه کاذب:
جاذبههای کاذب، جاذبههایی منافی آزادی و اختیار تماشاگر و ممانع او از رشد و تعالی کمالطلبانه به سوی حق است. جاذبهی کاذب، جاذبهای است که تماشاگر را سحر میکند و او را از رجوع به فطرت خویش بازمیدارد. هر جاذبهای که عقل بشر را تحت سیطرهی خویش بکشاند و تماشاگر را به ورطهی تسلیم در برابر وهم و شهوت و غضب،(ببرد) جاذبهی کاذب است. سوءاستفاده از گرایشهای شهوی تماشاگر جایز نیست و ترس و وهم و خشم او را نیز تا آنجا باید تحریک کرد که مانع کمال روحانیاش نباشد. آینه ی جادو - شهید آوینی